English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6764 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
internal cycle time U زمان چرخه داخلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cycle time U مدت چرخه زمان چرخه
cycle stealing U ناتوان سازد و پس ازان حافظه داخلی کامپیوتر دراختیار دستگاه قرار گیرد چرخه دزدی
internal timer U زمان سنج داخلی
null cycle U زمان مورد نیاز برای چرخیدن درون یک برنامه کامل بدون تعریف دادههای جدید چرخه تهی
internal lead time U زمان انجام سفارشهای داخلی
pert chart U نمودار وابستگیهای داخلی عناصر کاری که نسبت به زمان سنجیده می شوند
incretion U ترشح درونی یا داخلی تراوش داخلی
squawked U مخابره داخلی ارتباط داخلی
squawk U مخابره داخلی ارتباط داخلی
internal defense U پدافند داخلی پایداری داخلی
internal structure U ساختمان داخلی سازه داخلی
squawks U مخابره داخلی ارتباط داخلی
line haul U زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
cache U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache memory U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
caches U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
realtime U زمان حقیقی یا زمان خالص ارسال و دریافت پیامها
exchanged stabilization fund U مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
circuit U روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
circuits U روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
road time U یا زمان تخلیه جاده زمان عبور ستون
It will be some time before the new factory comes online, and until then we can't fulfill demand. U آغاز به کار کردن کارخانه جدید مدتی زمان می برد و تا آن زمان قادر به تامین تقاضا نخواهیم بود.
monocycle U یک چرخه
monocyle U یک چرخه
cycle U چرخه
cycles U چرخه
tricyclic U سه چرخه
rotation U چرخه
cycled U چرخه
velocipede U سه چرخه
tricycles U سه چرخه
cyclones U چرخه
cyclone U چرخه
tricycle U سه چرخه
water cycle U چرخه اب
hydrologic cycle U چرخه اب
trike U سه چرخه
storage U 1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
cycled U چرخه زدن
hz U چرخه درثانیه
biorhythm U چرخه زیستی
hertz U چرخه در ثانیه
cardiac cycle U چرخه قلبی
cycles U چرخ چرخه
life-cycles U چرخه زندگی
life-cycle U چرخه زندگی
storage cycle U چرخه انباره
tropical cyclone U چرخه استوایی
activity cycle U چرخه فعالیت
cyclones U چرخه باد
six by six U ماشین شش چرخه
cyclone U چرخه باد
search cycle U چرخه جستجو
cycling U چرخه زنی
cycles U چرخه زدن
instruction cycle U چرخه دستورالعمل
carnot cycle U چرخه کارنو
four cycle U چهار چرخه
duty cycle U چرخه کار
machine cycle U چرخه ماشین
tricar U اتومبیل سه چرخه
cycle U چرخ چرخه
cycle U چرخه زدن
pedicab U سه چرخه پایی
kilocycle U هزار چرخه
minor cycle U چرخه خرد
minor cycle U خرد چرخه
cycle stealing U چرخه دزدی
cycle stealing U مدت چرخه
cycle time U مدت چرخه
life cycle U چرخه دوام
major cycle U چرخه بزرگ
menstrual cycle U چرخه قاعدگی
cycles per second U چرخه در ثانیه
memory cycle U چرخه حافظه
design cycle U چرخه طراحی
display cycle U چرخه نمایش
fetch cycle U چرخه واکشی
circulation of a vector U چرخه بردار
magnetic whirl U چرخه مغناطیسی
megacycle U میلیون چرخه
megacycle U مگا چرخه
handlebar U دسته دو چرخه
execute cycle U چرخه اجرا
execution cycle U چرخه اجرا
cycled U چرخ چرخه
major cycle U بزرگ چرخه
data processing cycle U چرخه پردازش داده
read restore cycle U چرخه خواندن و ترمیم
six by six U وسیله نقلیه شش چرخه
kilomegacycle U یک بیلیون چرخه در ثانیه
gramdfather cycle U چرخه پدر بزرگ
born haber cycle U چرخه بورن- هابر
citric acid cycle U چرخه سیتریک اسید
program development cycle U چرخه ایجاد برنامه
read write cycle U چرخه خواندن و نوشتن
computer processing cycle U چرخه پردازش کامپیوتر
kilomegacycle U هزار میلیون چرخه
reset cycle U چرخه باز نشانی
toothed wheel U چرخه دندانه دار
gigacycle U هزار میلیارد چرخه
wagonette U گردونه چهار چرخه یک یا چنداسبه
tarantass U درشکه بی فنروچهار چرخه روسی
access time U کل زمان لازم برای رسانه ذخیره سازی از وقتی که تقاضای داده میشود تا زمان بازگشت داده
IAM U فضای حافظه که زمان دستیابی بین زمان حافظه اصلی و سیستم بر پایه دیسک دارد
reference U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
references U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
trailer U یدک دوچرخه یاسه چرخه یاواگن
trailers U یدک دوچرخه یاسه چرخه یاواگن
monorails U ریل واحدمخصوص حرکت ترن یک چرخه
monorail U ریل واحدمخصوص حرکت ترن یک چرخه
present U زمان حاضر زمان حال
arrivals U زمان حضور زمان رسیدن
presents U زمان حاضر زمان حال
arrival U زمان حضور زمان رسیدن
response time U زمان جواب زمان پاسخگویی
presenting U زمان حاضر زمان حال
presented U زمان حاضر زمان حال
seek time U زمان جستجو زمان طلب
read time U زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
tumbrel or bril U ارابه دو چرخه برای بردن مهمات و ادوات
tour of duty U زمان گردش ماموریت زمان توقف پرسنل در مناطق مختلف ماموریت
wheel U [همچنین علامتی در فرش چین به مفهوم چرخه زندگی]
waggonette U گردونه چهار چرخه که یک یاچند اسب انرا می کشد...دارد
timed U مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
dive schedule U جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص
time U مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
times U مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
imprescriptible U وابسته به اموال حقوقی که مشمول مرور زمان نیست غیر مشمول مرور زمان تجویز نشده
unemployment compensation U پرداختی در زمان بیکاری پرداخت کمکی در زمان بیکاری
equation of time U خطای قرائت زمان نجومی پس ماند زمان نجومی
execution U 1-زمان لازم برای اجرای یک برنامه یا مجموعه دستورات . 2-زمان لازم برای یک سیکل اجرا
loom time U مدت زمان بافت [از زمان چله کشی تا جدا کردن فرش بافته شده از دار و مبنای تعیین ساعات کار مفید، وقت حقیقی لازم جهت اتمام فرش و قیمت نسبی فرش می باشد.]
production cycle U زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
interlook dormant period U زمان توقف دستگاه رادار مدت زمان توقف کار تجسس رادار
frequencies U زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
frequency U زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
splits U زمان ثبت شده برای فواصل معین یک مسابقه زمان ثبت شده برای قهرمان دو 004متر
internal U داخلی
internal medicine U طب داخلی
interiors U داخلی
interior U داخلی
insides U داخلی
inside U داخلی
esoteric U داخلی
innate U داخلی
territorial U داخلی
intramural U داخلی
municipal U داخلی
internal door U در داخلی
domestic U داخلی
indoor U داخلی
anie U داخلی
ben U داخلی
endogenous U داخلی
in U داخلی
in- U داخلی
inner U داخلی
inward light U نور داخلی
home rule U حکومت داخلی
internal security U تامین داخلی
home trade U تجارت داخلی
domestic disturbances U اغتشاشات داخلی
home market U بازار داخلی
domestic disturbances U اختلافات داخلی
by low U نظامنامه داخلی
internal furnace U کوره داخلی
internal defense U دفاع داخلی
internal heating U گرمایش داخلی
internal impedance U مقاومت داخلی
home consumption U مصرف داخلی
home product U محصولات داخلی
internal impedance U امپدانس داخلی
internal damping U میرایی داخلی
home currency U پول داخلی
internal current U جریان داخلی
internal crack U ترک داخلی
interphone U مخابرات داخلی
municipal court U دادگاه داخلی
internal commerce U تجارت داخلی
internal combustion U احتراق داخلی
internal clock U ساعت داخلی
internality U داخلی بودن
bushes U پوسته داخلی
bush U پوسته داخلی
imside dimension U اندازه داخلی
inboard aileron U شهپر داخلی
internal memory U حافظه داخلی
internal loss U تلف داخلی
intrados U قوس داخلی
internal insulation U ایزولاسیون داخلی
internal consumption U مصرف داخلی
internal consistency U سازگاری داخلی
ashi noko U قسمت داخلی کف پا
internal connection U اتصال داخلی
civil U داخلی حقوقی
internal conductor U سیم داخلی
internal conductance U اندوکتیویته ی داخلی
internal conductance U اندوکتانس داخلی
rules of procedure U نظامنامه داخلی
Recent search history Forum search
1time is prceious it has great
3service times
3service times
3service times
1بفرمایید
1روی پوسته تخم مرغ قدم برداشتن چه اصطلاحی در زبان انگلیسی دارد؟
2Once it's downloaded, please run the Kaspersky Malware Scanner software. This might take a moment and involve a few steps.
1nternal brand management of destination brands: Exploring the roles of destination management organisations and operators
2In the Introduction to this book the speed of modern computers was cited as countering the need for some of the early work that was done to make best use of the woefully slow and memory-deficient comp
1شما چه زمان به مکتب میرید.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com